- چهارشنبه ۸ مرداد ۹۹
کار تابستانهم با سعدی تمام شد. بیدار موندم که همین امشب تمومش کنم و حالا تابستانه، هوا گرمه و از بادزدنهای لحظهای پنکه خنک و موسیقی Calm The Wind داره پخش میشه و آرامم، با لبخند، کمرنگ. چندلحظه دیگه میخوام برم زیر پشهبندم و چشمهام رو ببندم و آسوده بدنم رو به خواب ببرم و روحم رو به رویاها و خیالات. حالم خوبه. مثل خلوت شبهای کار، شبهای هنر. مثل وقتی به جایی از این جهان که وابسته به منه، چیزی که میخواد رو میدم و بعد با خودم آروم میگیرم. میزم رو مرتب میکنم فردا و هرکاری رو که دوست داشته باشم در این تابستونم انجام میدم.
بعضی وقتها نمیدانم بعضی کلمات را باید معنی کنم یا بگذرم. سر بلند میکنم با داد و فریاد از مامبزرگ که سیر پوست میکند میپرسم مفلس میدونی یعنی چی؟ میداند. میگذرم.
وقت مورد علاقهام برای کارکردن در روز حالاست. نورها به نسبت متعادلی رسیدهاند و هوا لطیف است و با وزش دور کند پنکه بهتر و ظرفها را شستهام و ذهنم آرام است و مامبزرگ خوابیده و خانه در سکوت و خاموشی است و نورهای طبیعی هرگوشهاش را روشن کردهاند. میتوانم موسیقی بگذارم و با خودم زمزمه کنم و بگردم ببینم سعدی دارد چه میگوید. مکالمه در جریان است. مثل یک مهمانی صمیمی کوچک. کنار هم نشستهایم و گپ میزنیم. بعدازظهر تابستان بخیر.
میون کار همیشه چیزهای جالب میفهمم. مثلاً اینکه درازنای شب اندوهان رو نصرت رحمانی از سعدی گرفته. درازنای شب از چشم دردمندان پرس.
اینجور وقتها قلبم سرحال میشه.
هری پاتر رسیده به آنجا که هاگرید هری و هرمیون رو از سر مسابقه میبره پیش گراوپ و هم دوست دارم خوندن جزئیات کوچکش رو هم یککم بیحوصله میشم از نزدیکشدن به آخرش. اما میدونم خوندنش خوبه. که خوندن جام آتش خوب بود. باید بگذاریم احساسات نه اونطور که بازتولید سرهمبندی شدهی ذهن ماست، که با کلمههایی که واقعاً شکلشون دادهند در ما تهنشین بشن. دوست دارم هری خوندن رو. همیشه.
شبیه وقتهای خلوتم با خودم شده. دلم میخواهد شکل استراحتهای آخر روز باشد وقتی فکرها زیباتر است. خودم را دوست دارم، وقتی زیبا فکر میکنم را و چیزهای کوچک قشنگ زندگی. چرا میترسم از اینکه ذهنم دیگر نتواند؟ ببین چه خوبم. ببین زندگی چه ریزهکاریهای شیرینی دارد. خوب خوابیدهام. فردا غذا میخورم و هرروز کمی حالم بهتر میشود. یک مکالمهی خندهدار برقرار میکنم، چندتا ایدهی بامزه میسازم، فردا صبح زود میروم مینشینم روی پلهها و به آسمان و درختها نگاه میکنم. خوب است کمی با خودم وقت بگذرانم. من بسیار زیبا زندگی میکنم و میدانم از خودم خوشم میآید. میخواهم برای خودم تعریف کنم.