کار تابستانه‌م با سعدی تمام شد. بیدار موندم که همین امشب تمومش کنم و حالا تابستانه، هوا گرمه و از بادزدن‌های لحظه‌ای پنکه خنک و موسیقی Calm The Wind داره پخش می‌شه و آرامم، با لبخند، کمرنگ. چندلحظه دیگه می‌خوام برم زیر پشه‌بندم و چشم‌هام رو ببندم و آسوده بدنم رو به خواب ببرم و روحم رو به رویاها و خیالات. حالم خوبه. مثل خلوت شب‌های کار، شب‌های هنر. مثل وقتی به جایی از این جهان که وابسته به منه، چیزی که می‌خواد رو می‌دم و بعد با خودم آروم می‌گیرم. میزم رو مرتب می‌کنم فردا و هرکاری رو که دوست داشته باشم در این تابستونم انجام می‌دم.

  • چهارشنبه ۸ مرداد ۹۹
Designed By Erfan Powered by Bayan