شبیه وقتهای خلوتم با خودم شده. دلم میخواهد شکل استراحتهای آخر روز باشد وقتی فکرها زیباتر است. خودم را دوست دارم، وقتی زیبا فکر میکنم را و چیزهای کوچک قشنگ زندگی. چرا میترسم از اینکه ذهنم دیگر نتواند؟ ببین چه خوبم. ببین زندگی چه ریزهکاریهای شیرینی دارد. خوب خوابیدهام. فردا غذا میخورم و هرروز کمی حالم بهتر میشود. یک مکالمهی خندهدار برقرار میکنم، چندتا ایدهی بامزه میسازم، فردا صبح زود میروم مینشینم روی پلهها و به آسمان و درختها نگاه میکنم. خوب است کمی با خودم وقت بگذرانم. من بسیار زیبا زندگی میکنم و میدانم از خودم خوشم میآید. میخواهم برای خودم تعریف کنم.
- دوشنبه ۳۰ تیر ۹۹