وقتی حوصلهام به کارکردن نمیکشد، اتاق را مرتب میکنم، مینشینم پشت میز و کتاب و لپتاپ را باز میکنم. قرار میگذارم به ساعتی کارکردن و قسمتی سریالدیدن. موسیقی میگذارم و صدایش را کم میکنم. همینطور که زمزمه میکنم صفحهای میخوانم و خطی مینویسم. به نظر میرسد که فایدهای ندارد. اما به هرحال کار را دارم پیش میبرم و از پنجدقیقه که میگذرد، متن در من گرفته و حواسم جمع شده. میافتم به کارکردن. چهقدر دوستش دارم که اینطور پرتلاشم.
- چهارشنبه ۲۸ آبان ۹۹